خطبهء «سلونی قبل ان تفقدونی»قسمت اول:

ساخت وبلاگ
ارسال شده توسط : یه بنده خدا | همین کلمهء ذکر به این معنای مترقی و سازنده که به مسلمان،شخصیت و اصالت انسانی می بخشد و با چنین تلقی ای،مذهب، درست بر خلاف نقش منفی ای که در اصالت انسان دارد و یا بدان متهم است،بزرگترین عامل اصالت بخشیدن به انسان می شود و موجب آنکه – برعکس امروز – انسان خود را به یاد آورد و به خصوص در اسلام،روح الهی و مقام جانشینی خدا را در طبیعت،در خود کشف کند و کدام فلسفهء اومانیسم و انسان پرستی بی خدا است که چنین امکاناتی برای انسان بتواند داشت.   زیرا اسلام می تواند انسان را منشأ وجود ماورائی و ماهیت خدائی دهد و ماتریالیسم،چاره ای ندارد جز اینکه او را نیز همزاد و هم ذات پدیده های مادی دیگر بخواند،زیرا ماتریالیسم،در بیرون از چهار دیوار این خانهء عنصری،هیچ ندارد تا در اختیار انسان بگذارد و اسلام است که می تواند با پیام ذکر،او را که همخانه و حتی همانند جانوران خاکی شده است،خداگونه ای تبعیدی در زمین وصف کند و بکوشد تا بنی آدم،به خود آید و نژاد و استعداد و ماهیت خدائی و سرچشمهء ماورائی و زادگاه برین خویش را فرا یاد آورد...[عبدی اطعنی حتی اجعلک مثلی] اما می بینیم که همین کلمهء انسان سازی که کلمهء خدا است و بزرگترین تجلیل خداوند از عظمت و جلالت انسان،و شعار رسالت است و صفت قرآن،صفت پیام آور انسان،امروز به صورتی درآمده است که خطبهء «سلونی قبل ان تفقدونی»قسمت اول:...
ما را در سایت خطبهء «سلونی قبل ان تفقدونی»قسمت اول: دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : khorafeh بازدید : 41 تاريخ : جمعه 17 آذر 1396 ساعت: 0:25

دوم خرداد،نام يك جريان،با مرامنامهء مشخص،نيست.بلكه هر چيز يا هر كسي كه با جمهوري اسلامي و اركان اصلي آن عناد و دشمني داشته باشد،در زير چتر كذائي دوم خرداد قرار مي گيرد.جرياني است كه نه قرابتي با جمهوريت دارد و نه بويي از اسلاميت برده است.براي پيشبرد اهداف كذائي اش،حتي با دشمنان قسم خوردهء اين ملت،هم كاسه مي شود.حتي ابائي از همگرائي با منحرفين اخلاقي ندارد.هيچ تعريف ثابت و مشخصي هم براي اصول اوليه اش ندارد... خطبهء «سلونی قبل ان تفقدونی»قسمت اول:...
ما را در سایت خطبهء «سلونی قبل ان تفقدونی»قسمت اول: دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : khorafeh بازدید : 41 تاريخ : جمعه 17 آذر 1396 ساعت: 0:25

ارسال شده توسط : یه بنده خدا | الف:وقتی که می خواستم تعبیر "شیعه یک حزب تمام" را عنوان سخنرانی خود قرار بدهم،خیلی از دوستان تذکر دادند( و تذکرشان هم متأسفانه به جا بود)که:طرح این عنوان ،بهانه بدهد به دست بعضی ها و باز تبلیغ دینی!و انتقاد علمی برای آن عده از مردم حوالی شان که:به به!  چشممان روشن!مؤمنین!شیعه را هم حزب اش کردند...دیگر چه چیزی ماند که اینها نکنند!؟اگر گفتید چرا؟از ما سؤال کنید تا جواب همهء مشکلاتتان داده شود:اینها می خواهند ما مردم شیعهء اهل بیت(ع) را- از دم – حفظی[حزبی]کنند! حفظی ها که می دانید کی ها بودند؟آدم حفظی – که تلفظ صحیح تر و علمی ترش:حبزی(!) می باشد – یعنی آدم بی دین،دشمن خدا.   پس معلوم شدکه آن مطلب صحت دارد که می گویند اینها،در منازلشان نمازخانه های مخصوصی دارند که وقتی تنها می شوند،به آنجا رفته،در را می بندند و با دستِ بسته نماز می خوانند!کسی که به نقل یکی از دانشجویان خودش گفته است،ما با یهود دشمنی نمی ورزیم،بلکه با اسرائیل دشمنیم،آنهم نه به خاطر دینش،بلکه به خاطر اینکه فاشیست است و پایگاه استعمار و امپریالیسم!خب بله،آدم حبزی(!) با این جور چیزها مخالف است،آدم مسلمان است که دشمنی اش به خاطر دین است.با یهودی دشمن است،اگرچه در صف فدائیان فلسطینی با اسرائیل بجنگد،دوست مسلمان است اگرچه از اسرائیل هم فاشیسم تر و ا خطبهء «سلونی قبل ان تفقدونی»قسمت اول:...
ما را در سایت خطبهء «سلونی قبل ان تفقدونی»قسمت اول: دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : khorafeh بازدید : 44 تاريخ : جمعه 17 آذر 1396 ساعت: 0:25

ارسال شده توسط : یه بنده خدا | می بینی که این آقا خودش را اسلام شناس معرفی کرده و دین شناسی در دانشگاه درس می دهد و از حقایق دین،این همه بی اطلاع است!حتی با اصطلاحات شرعی و علمی آشنا نیست و از اهل فن هم نمی پرسد!اصلا دین ندارد،کسی که مثل روزنامه ها و حبزی ها[حزبی ها!]،جنگ و جدال های فلسطینی و اسرائیلی و دنیای اول و دنیای سوم و شرق و غرب و امپریالیسم و عرب و عجم مسلمان و اینجور حرفهای حبزی(!) را بر جنگ شیعه و سنی مقدم بدارد و پس گرفتن فلسطین را از اسرائیلی ها،فوری تر بداند از پس گرفتن فدک از سنی ها[...]چنانکه یکی از رفقای سیّاس کیّاس ما،همان که همهء مطالب ردیّه بر ارشاد و نوشته های ارشادیون را او ابتکار می کند و دیگر رفقا،هرکدام به شکلی و لحنی و از طرق مختلفه،به طوری که توهّم به تمهید و توطئه نشود و طبیعی جلوه کند و صدای اعتراض از جاهای مختلف بلند شده باشد،به نام خودشان تحریر می کنند و در این ردیه های شفاهی و کتبی متعدد،می بینید آنهائی که دستشان نیست،اسمشان هست و او که دستش همه جا هست،اسمش هیچ جا نیست،بله اهل ریا و خودنمائی نیست،نمی خواهد شناخته شود. بله،ایشان همان کسی است که آرم پشت جلد کتابهای علی شریعتی (نشریهء ارشاد) را - که از دو تا « لا » تشکیل شده است: لا ی توحید محمد(ص) است،در برابر شرک و لا ی تشیع علی(ع) در برابر شورا - تجزیه ک خطبهء «سلونی قبل ان تفقدونی»قسمت اول:...
ما را در سایت خطبهء «سلونی قبل ان تفقدونی»قسمت اول: دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : khorafeh بازدید : 48 تاريخ : جمعه 17 آذر 1396 ساعت: 0:25

ارسال شده توسط : یه بنده خدا | قرینهء بسیار روشنی که این توطئهء خائنانهء ضد دین و ولایت و امت را اثبات میکند این است که اگر به تاریخها دقت فرمائید می بینید که قضیهء خطر صهیونیسم و همدستی امپریالیسم و اسرائیل و فکر وحدت همهء صفوف مسلمین در برابر جبههء مشترک استعمار- کلیسا - اسرائیل و شعار آزاد کردن بیت المقدس غصب شده را این افراد شیعه نما - که حتی به عدالت انوشیروان(!) و ولایت شاه عباس(!) هم ایمان محکمی ندارند-!درست از تابستان سال 1347(ژوئن1967)[همزمان با جنگ شش روزهء اعراب و اسرائیل]در میان مردم عنوان کردند و این تاریخ،تاریخی است که حضرت آقای سید حسین واعظی- یکی از وُرّاث فدک! - برای آزاد کردن فدک علیه ابی بکر به دادسرای سبزوار شکایت کرد.تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل! بله،این ها کم کم دست های خودشان را رو کردند و به تدریج کفرشان(!) را به خورد مردم دادند،اول منبر را بدل به تریبون کردند و تکیه را بدل به سالن و فرش را بدل به صندلی و حتی گذاشتن لیوان آب بر روی تریبون در اثنای سخنرانی دینی!و به خصوص در حسینیه که به نام حسین ابن علی علیه السلام  است،به عناد با او و اهل بیت و حتی طفل شش ماهه که لب تشنه بودند.بعد به حاشیهء کتاب دعا ایراد گرفتند که گفته با خواندن فلان کلمات،ثواب هفتاد شهید می بری،بعد هم سال گذشته،رسما پشت جلد کتابش بدون هی خطبهء «سلونی قبل ان تفقدونی»قسمت اول:...
ما را در سایت خطبهء «سلونی قبل ان تفقدونی»قسمت اول: دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : khorafeh بازدید : 40 تاريخ : جمعه 17 آذر 1396 ساعت: 0:25

ارسال شده توسط : یه بنده خدا | چند شب نگذشته بود که پاک از دایرهء دین،پایش را گذاشت بیرون و محمد(ص) و علی(ع) و موسی و حتی ابراهیم را زمانا پشت سرش گذاشت و از قبور مطهرهء قم و کربلا و نجف و مدینه و حتی قبر حضرت زینب کبری(س) و مدفن رأس الحسین در همان مصر،مکانا رد شد و یکراست عقبگرد کرد به پنجهزار سال پیش و رفت به کنار اهرام،قبور فراعنه و آن هم نه خود پادشاهان و ملکه ها،بلکه بر سر قبر ارذل اراذل یعنی قبرهای برده های فرعون!نشست و برای آن جنازه های کثیف پنجهزار سال پیش شروع کرد به روضه خواندن و اشک ریختن(بله روضه و گریه بر تشنگی و زخم شمشیر و عزای اهل بیت(ع) اشکال دارد،اما برای برده های فرعون جائز است و لازم!) .  و بعد هم خطاب خواهر جان و برادر جان به اینها و اعتراف آشکار جلوی چند هزار مستمع حسینیه و حتی در کتاب:آری اینچنین بود برادر! که با زبان و با قلم خودش - به شهادت نوار و کتاب که هر دو موجود است - می گوید و می نویسد که:من(علی شریعتی و همفکر هاش که  خودشان را شیعهء علوی می دانند و ما را صفوی!)با این تمدن که این اهرام را برکشیده و آن قصرها و معبدها و گنجینه ها را در همه جای زمین و همهء زمان،دشمنم،از این تمدن و تاریخ،عقده و کینه دارم(عقده دارد!خودش می گوید)و احساس می کنم که با آنها که در زیر این هرمهای هولناک مومیائی شده اند تا همیشه برای خطبهء «سلونی قبل ان تفقدونی»قسمت اول:...
ما را در سایت خطبهء «سلونی قبل ان تفقدونی»قسمت اول: دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : khorafeh بازدید : 39 تاريخ : جمعه 17 آذر 1396 ساعت: 0:25

ارسال شده توسط : یه بنده خدا | مردی نه فرود آمده از کاخ مُغی،دهگانی،شهرزاده ای،که بر آمده از فقر و رنج،مردی امی از قومی محروم،مردی در کودکی چوپان گله و در جوانی،کارگر قافله!باور کردیم که نجات رسیده و عدالت!تا رسیدیم،رفته بود و در حکومت جانشینانش،با زنجیرها و شلاق ها و غارت ها و دروغ ها!بدتر از عصر شما!و اما،خانهء او  نیز ویران و خانوادهء او نیز قربانی ظلم،خیانت و غصب بیشتر از خود ما،بدتر از خود ما!و این است برادر که هزار و چهارصد سال است که سرم را بر کنار دیوار خانهء متروک فاطمه(س)نهاده ام و در این قرنهای سیاه،به تهدید هیچ تیغی و تطمیع هیچ طلائی و تزویر هیچ تسبیحی،بر نداشته ام و به در هیچ کاخی و هیچ معبدی و هیچ گنجینه ای رو نکرده ام،که در این خانهء گلین محقر،فاطمه هست و علی هست و حسین هست و زینب،زن،شوی،برادر و خواهری که همچون زنان و مردان و خواهران و برادران ما،رنج،ظلم،گرسنگی،کار،حقکشی و فریب را خوب می شناسند،می چشند و اینچنین زندگی می کنند،تا سرنوشت رنج تاریخ و فاجعهء انسانیت را در سرگذشت خویش،حکایت کنند.   خاندانی که قدرتهائی بزرگتر از فرعون را به زیر آورده است و گنجینهء قارونهای زمین را به بیت المال مردمش فرو ریخته و قدرت بزرگترین مذهب زمان را در اختیار دارد و گرسنه است،تا با گرسنگان جهان،هم کاسه باشد و ریسمان به گردن دارد،تا بردگی خطبهء «سلونی قبل ان تفقدونی»قسمت اول:...
ما را در سایت خطبهء «سلونی قبل ان تفقدونی»قسمت اول: دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : khorafeh بازدید : 39 تاريخ : جمعه 17 آذر 1396 ساعت: 0:25

ارسال شده توسط : یه بنده خدا | بله،با این قلم رمانتیکی اش نمی دانید چه کرده است!ما اهل فن می دانیم که متخصص امور مربوط به فن ولایت هستیم.[....]کتاب دفاع از اسلام و روحانیت در رد دکتر علی شریعتی سخنگوی ارشاد اثر شیخ محمد علی انصاری را بگیرید،فصل اولش به عنوان دکتر علی شریعتی را بشناسید،به بیوگرافی من اختصاص دارد.البته متوجه نیست که افکار و عقاید کسی را می شود،نخوانده و نشنیده و نفهمیده،از خود درآورد و هر جور که سفارش داده باشند معرفی کرد و هر جور که صاحب کار را راضی کند،رد.حتی می توانی به کسی تهکتی ضد عقیده اش جعل کنی و به عنوان رد بر او،حرفهای خود او را به نام خودت نقل کنی.مگر چند درصد از مردم می روند به منابع اصلی مراجعه کنند و با این ردیه و دفاعیه،منطبق کنند و نقل قولهایت را کنترل کنند و بفهمند که کجاهایش را حذف کرده ای،کجاهایش را پس و پیش افتاده نقل کرده ای،کجاهایش را شکسته ای یل تغییر داده ای و تحریف کرده ای،کجاهاش را اصلا جعل کرده ای،کجاهاش را درست بر ضد گفتهء او و عقیدهء او گفته ای یا عقیده ای را به او به دروغ نسبت داده ای و بالاخره کجاهاش را وفادار بوده ای،اما جمله را نتوانسته ای درست بخوانی و حتی معنی اش را نتوانسته ای بفهمی یا برعکس فهمیده ای...؟ چند درصد از مردم حوصلهء چنین دقت ها را دارند؟چند درصد از مردم،قضاوت هاشان را له ی خطبهء «سلونی قبل ان تفقدونی»قسمت اول:...
ما را در سایت خطبهء «سلونی قبل ان تفقدونی»قسمت اول: دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : khorafeh بازدید : 44 تاريخ : جمعه 17 آذر 1396 ساعت: 0:25

ارسال شده توسط : یه بنده خدا | ب:کلمهء حزب،بر خلاف تصوری که بعضی مسلمانان و شیعیان از آن دارند و آنرا کلمهء اهانت آمیزی می دانند کلمه ای است قرآنی که خداوند،کرارا روی آن تکیه کرده است.در آنجا اسلام و ملت ابراهیم را یک حزب معرفی کرده،جنگ بین خود و پیروان شیطان را هم جنگ حزب خدا و حزب شیطان نامیده است.حتی تقسیم بندی خود قرآن هم بر اساس حزب است!با این حال..."دیگران" این کلمهء خاص قرآنی ما را گرفتند اما ما از آن بیگانه و بیگانه تر شدیم!آنها مهر خود را بر روی آن نقش کردند و ما نسبت به آن بیزاز تر شدیم...تا جائی که امروز،حتی از آن وحشت داریم!چرا که از متن و محتوای اسلامی و شیعی خود بیگانه شده ایم!... یک نفر اعتراض می کرد که:چرا کلمهء خلق را که ماتریالیست ها به کار می برند،تو در زبان مذهبی ات هم به کار می بری؟گفتم که به ماتریالیستها اعتراض کن که چرا این کلمه را به جای مردم به کار می برند و به خداپرستان که چرا این کلمه را به کار نمی برند!زیرا اساسا مفاهیم خلق و خلقت و مخلوق...مفاهیمی انحصارا مذهبی است و لازمه اش اعتقاد به خالق و مخلوق بودن انسان!این اصطلاحی است که در زبان ماتریالیست بیگانه است و با جهان بینی اصالت ماده متضاد!و به همان اندازه،با جهان بینی خدائی که جهان و انسان را خلق خدا می داند،سازگار. ادامه دارد... خطبهء «سلونی قبل ان تفقدونی»قسمت اول:...
ما را در سایت خطبهء «سلونی قبل ان تفقدونی»قسمت اول: دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : khorafeh بازدید : 32 تاريخ : جمعه 17 آذر 1396 ساعت: 0:25

ارسال شده توسط : یه بنده خدا | چه قدر جهل،زشت است!روشنفکر مادی،با اینکه به خالق عالم و آدم معتقد نیست،به جای ملت،قوم،نژاد...که یک گروه انسانی را از کلیت انسان،جدا و ممتاز می کند و آنرا به یک خاک یا خون یا گذشته شخص تباری و تاریخی و یا زبان و فرهنگ و شکل سیاسی و نظام تولیدی خاصی منسوب می کند،اصطلاح اسلامی خلق را برای فارسی حرف زدن از عربی می گیرد،تا به این مرزبندی های معمول که انسان ها را درجه بندی می کند و با ملاک های غیر انسانی می سنجد،اعتراف نکرده باشد،چه،این کلمه را - با اینکه با مبانی اعتقادی اش از نظر فلسفی و جهان بینی که نمی خواند - مترقی تر و انسانی تر از اصطلاحات دیگر می یابد،زیرا،در این توصیف و تسمیه است که همهء گروه ها و نژاد ها و طبقات...بدون رعایت اختلافات شان،برابر تلقی شده اند. و مذهبی مسلمان!با اینکه هم از نظر جهان بینی معتقد به اصل خلقت است و مردم را خلق خدا می داند و هم از نظر بشری،معتقد به برابری  همهء نژاد ها و نفی همهء امتیازات نژادی و خاکی و قومی و طبقاتی است،از باز شناختن کلمهء خاص زبان اعتقادی اش عاجز است و چون آن را در زبان دیگران می شنود،از آن می هراسد و حتی با آن مخالف می شود و حتی مسلمانی را که آن را به کار می برد،متهم می کند به اینکه به زبان روشنفکران مادی حرف می زند!!و خوشمزه و در عین حال،تلخ!این است که این خطبهء «سلونی قبل ان تفقدونی»قسمت اول:...
ما را در سایت خطبهء «سلونی قبل ان تفقدونی»قسمت اول: دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : khorafeh بازدید : 31 تاريخ : جمعه 17 آذر 1396 ساعت: 0:25

ارسال شده توسط : یه بنده خدا | مسئوليت شيعه بودن: شيعه بودن،مسئوليتي ايجاد مي كند،اخص از انسان بودن و متفكر بودن و مسلمان بودن.كه خاك شيعه،مسئوليت خيز است.اما شيعهء علوي،نه شيعهء صفوي كه عامل سلب مسئوليت و نفي همهء امر و نهي هائي است كه به انسان و مسلمان خطاب شده است.تشيع صفوي،مذهب راه حل يابي است براي گريز از مسئوليت ها.مذهب تجليد و تذهيب و تجليل قرآن؛نه تحقيق و تفسير قرآن،تقديس قرآن؛اما نه براي باز كردن و خواندن قرآن.توسل يكسره به كتاب دعا،براي بستن قرآن،چرا كه گشودن قرآن،سخت است و مسئوليت آور،كتابي كه چنان حساب و كتاب دقيقي دارد كه مي گويد:نتيجهء يك ذره كار نيك را مي بيني و كيفر ذره اي كار بد را مي چشي (فمن يعمل مثقال ذرة خيرا يره و من يعمل خطبهء «سلونی قبل ان تفقدونی»قسمت اول:...
ما را در سایت خطبهء «سلونی قبل ان تفقدونی»قسمت اول: دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : khorafeh بازدید : 47 تاريخ : سه شنبه 14 آذر 1396 ساعت: 2:49

ارسال شده توسط : یه بنده خدا | علي(ع) در برابرمان ايستاده است،اگر بشناسيمش - كه همهء مصالح خويش و سرنوشت خود و خانواده و فاميل و گروهش را فداي حق و ناس مي كند و لحظه اي ميدان جهاد و مبارزه را خالي نمي گذارد و با اينهمه در برابر مسئوليت عظيمي كه بر دوش دارد،چنان مضطرب و وحشت زده است كه اضطراب و وحشتش را به دوستدار و آشناي خويش نيز منتقل مي كند - بار مسئوليت بر دوشمان مي افتد. پيامبر(ص) پيش رويمان ايستاده است - و به دختر عزيز دُردانه اش مي گويد:فاطمه!كار كن،كار،كه [فردای قیامت] من براي تو هيچ كاري نمي توانم كرد - شناختنش از مسئوليت،سرشارمان مي كند. پس به جاي شناختن محمد(ص) و علي(ع) و خواندن و فهميدن قرآن و قبول مسئوليت،راه حلي مي جوئيم و مي يابيم! خطبهء «سلونی قبل ان تفقدونی»قسمت اول:...
ما را در سایت خطبهء «سلونی قبل ان تفقدونی»قسمت اول: دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : khorafeh بازدید : 45 تاريخ : سه شنبه 14 آذر 1396 ساعت: 2:49

ارسال شده توسط : یه بنده خدا | اسلام با یک (نه) آغاز شد و تشیع نیز با یک (نه):تشیع،یک اصل دارد و تمام اصول دیگرش از همین یک اصل منشعب می شود.و اساسا به عقیدهء من تاریخ تشیع و پیدایش تشیع در اسلام از همین یک نه آغاز می شود.اگر همهء اصول و فروع شیعه بر این اصل مبتنی نباشد،پا در هوا و بی معنی و بی هدف است.و این اصل اصلها،«نه» است.من نمی خواهم خود موضوع را تحلیل کنم،بلکه بر آنم که برای همهء تاریخ یک نسل،استنباط کنم: در شورای خلافت عمر،عبدالرحمن ابن عوف رئیس مجلس مأمور انتخاب خلیفهء بعد از عمر،به علی دست می دهد و می گوید:به عنوان خلیفهء رسول خدا(ص)،بر اساس کتاب خدا،سنت پیغمبر و رویّهء دو شیخ،با تو بیعت می کنم.و علی بی لحظه ای تردید می گوید:نه:بر کتاب خطبهء «سلونی قبل ان تفقدونی»قسمت اول:...
ما را در سایت خطبهء «سلونی قبل ان تفقدونی»قسمت اول: دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : khorafeh بازدید : 48 تاريخ : سه شنبه 14 آذر 1396 ساعت: 2:49

ارسال شده توسط : یه بنده خدا | همیشه مصلحت،روپوش دروغین زیبائی بوده است تا  دشمنان حقیقت،حقیقت را در درونش مدفون کنند.و همیشه مصلحت،تیغ شرعی بوده است تا حقیقت را رو به قبله ذبح کنند.که مصلحت،همیشه مونتاژ دین و دنیا بوده است:...آنچه گفتی حقیقت است،راست می گوئی،خوب تحلیل کردی و نظریه ات،کاملا نظریهء اسلام است،اما...مصلحت نیست! این منطق کیست؟این مصلحت اندیش و منطقش،دشمن و مخالف علی است و با همین ابزار و ضربه است که علی(ع) خانه نشین می شود.خالد ابن ولید جنایت کرده است.مالک ابن نویره را کشته و همانجا با زنش خوابیده است،پس باید حد بخورد؛اما مصلحت نیست!   عبدالرحمن ابن عوف،پول پرست و تجملی و اشرافی است و باید کنارش زد،اما مصلحت نیست!علی اگر مهار شتر خل خطبهء «سلونی قبل ان تفقدونی»قسمت اول:...
ما را در سایت خطبهء «سلونی قبل ان تفقدونی»قسمت اول: دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : khorafeh بازدید : 38 تاريخ : سه شنبه 14 آذر 1396 ساعت: 2:49

ارسال شده توسط : یه بنده خدا | تشیع مصلحت،نابود کنندهء تشیع حقیقت است،همچنانکه در تاریخ اسلام،اسلام حقیقت،قربانی اسلام مصلحت شد،که آغاز نبرد میان مصلحت و حقیقت در سقیفه بود و مصلحت پیروز شد و از همانجا،همچنان ادامه دارد و همچون دو خطی که از یک نقطه آغاز می شوند و با زاویهء یک درجه ای از هم دور می شوند و هرچه می گذرد،فاصله بیشتر می شود و بیشتر،تا فاصلهء حقیقت و مصلحت،می شود فاصلهء ظلم و عدل،امامت و استبداد،جمود و اجتهاد،ذلت و عزت...یعنی گذشته و حال.   امروز مسئولیت همه روشن است،با هر عالم و تاجر و روشنفکر و مردمی صحبت می کنی،حقیقت ها و مسئولیت ها را می شناسد،اما در عمل،مصلحت نمی داند!چون می خواهد زندگی کند و ضمن داشتن رفاه و حقوق و بازار،می خواهد خطبهء «سلونی قبل ان تفقدونی»قسمت اول:...
ما را در سایت خطبهء «سلونی قبل ان تفقدونی»قسمت اول: دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : khorafeh بازدید : 40 تاريخ : سه شنبه 14 آذر 1396 ساعت: 2:49

ارسال شده توسط : یه بنده خدا | امروز،مسئولیت عالم شیعی و همچنین مسئولیت روشنفکر و انتلکتوئل و تحصیلکرده و متجدد و مردم ما،روشن است.تاجری که تجارتی کهنه دارد و مثلا پشم و پیله و غله معامله می کند،درمی یابد که زمانه دگرگون شده است و تجارتش،تجارت روز نیست.پس بلافاصله سرمایه گذاریش را عوض می کند و از آن بازار،بیرون می آید و نمایندگی جنس خارجی می گیرد.چرا که می داند آن تجارت کلاسیک مرده است؛اما همین آدم که چنین آگاهی روشن بینانه ای به زمان خویش دارد،چون به مسائل مذهبی می رسد،کهنه پرست و سنت گرا می شود.دست به آب و آتش نمی زند،کوچکترین تغییری در کارش نمی دهد و حتی در پولی که می دهد هیچ احساس مسئولیتی نمی کند.فقط همین که پولی بدهد،کلک را کنده و تصفیه شد خطبهء «سلونی قبل ان تفقدونی»قسمت اول:...
ما را در سایت خطبهء «سلونی قبل ان تفقدونی»قسمت اول: دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : khorafeh بازدید : 44 تاريخ : سه شنبه 14 آذر 1396 ساعت: 2:49

ارسال شده توسط : یه بنده خدا | مسئولیت روشنفکر این است که از کافه های اشرافی روشنفکرانهء!بالای شهر،که قهوهء پنجاه هزار تومانی می خورد و راجع به کشورهای عقب مانده سخن می گوید،فرود بیاید و دریابد که توده چه می کشد،زبانش چیست،چه مذهبی دارد،چگونه سرگرم می شود و چه مسئولیت های دروغین - یا راستین - احساس می کند.و بفهمد که در قلب این جامعه،چه ذخائری از فرهنگ - مثل ذخائری از نفت و الماس و مس... - وجود دارد که روشنفکر باید استخراج و تصفیه کند و حرکت و تکامل و بیداری و خلاقیت و سازندگی را به جامعه ببخشد.   و مسئولیت عالم مذهبی،ایجاد یک انقلاب شیعی است در نوع برداشت و فهم مذهبی زمان ما.مسئولیت گستاخ بودن در برابر مصلحت ها،در برابر عوام و پسند عوام،و بر ذوق خطبهء «سلونی قبل ان تفقدونی»قسمت اول:...
ما را در سایت خطبهء «سلونی قبل ان تفقدونی»قسمت اول: دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : khorafeh بازدید : 47 تاريخ : سه شنبه 14 آذر 1396 ساعت: 2:49

ارسال شده توسط : یه بنده خدا | اگر بخواهم مسئولیت های شیعه بودن را فهرست کنم،با تکیه بر مکتب علی و اساسی ترین مبانی اعتقادی و سرگذشت تاریخی تشیع،باید بگویم:مسئولیت های شیعه بودن عبارت است از: 1)در برابر باطل،علیرغم هر مصلحتی- ولو به قیمت نابود شدن خویش - نه گفتن! 2)ارزش و معنی هر عملی و هر عقیده ای را در مذهب،به داشتن رهبری درست و پاک در جامعه وابسته دانستن و معتقد بودن که جامعه اگر رهبری درست را فاقد باشد،هر عملی و عقیده ای بی ثمر است. 3) اعتقاد به اینکه از آغاز بشریت تا ختم نبوت (آدم تا خاتم) و از آنجا تا پایان عصر امامت،یک نهضت و یک مکتب خدائی بوده است و یک جهاد و هدفش کمال و نجات بشریت و آگاهی مردم و استقرار آزادی و برابری در جهان و این م خطبهء «سلونی قبل ان تفقدونی»قسمت اول:...
ما را در سایت خطبهء «سلونی قبل ان تفقدونی»قسمت اول: دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : khorafeh بازدید : 42 تاريخ : سه شنبه 14 آذر 1396 ساعت: 2:49

ارسال شده توسط : یه بنده خدا | 6) بیش از همهء انسانها(چون مسلمان است) و بیش از همهء برادران مسلمان (چون شیعه است)،در برابر اشرافیت،اختناق،نظام استضعاف،بهره کشی،تخدیر فکری،استبداد،بنیاد طبقاتی،مصلحت پرستی،محافظه کاری،سازش و نرمش با زشتی و خیانت،قساوت،عوام فریبی،جهل و ترس و طمع،غصب و تبعیض و تجاوز و زور و ظلم و جمود فکر و تقلید و تعصب و ذلت و مرید بازی و دست بوسی و ستم پذیری و پول پرستی و زهدگرائی و گوشه گیری و صوفی منشی و فلسفه بافی و تعبد...و هر چه انسان را تضعیف،تخدیر و یا تحقیر و یا تقسیم می کند،سازش ناپذیر و مبارز ماندن. 7)علی وار کار کردن و پرستیدن و شمشیر زدن و سرسخت بودن و تحمل کردن و پاکباز بودن و سخن گفتن و عمل کردن و اندیشیدن و تولید ک خطبهء «سلونی قبل ان تفقدونی»قسمت اول:...
ما را در سایت خطبهء «سلونی قبل ان تفقدونی»قسمت اول: دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : khorafeh بازدید : 28 تاريخ : سه شنبه 14 آذر 1396 ساعت: 2:49

ارسال شده توسط : یه بنده خدا | تاريخ در بينش و برداشت تاريخي شيعه،سه دوره دارد: الف:دورهء اول كه رهبري مردم - براي نجات و كمال و آزادي و قسط و عدالت - با نبوت است. ب:دورهء دوم كه فصل پايان نبوت است و دوران خاتميت و آغاز امامت.در اين دوره،رهبري مردم به دست نظام امامت مي افتد. ج:دورهء سوم كه از غيبت امام آغاز مي شود - يعني دوران غيبت بزرگ - رهبري و هدايت خلق و بسط حكمت و استقرار عدالت و قسط يعني آنچه كه رسالت نبوت و امامت بود،به عهدهء علم است.اما نه به عنوان دانستن مجموعه اي از اطلاعات علمي كه ديگران نمي دانند،بلكه به معني آگاهي اي شبيه به آن آگاهي كه پيامبران مي بخشند.   غيبت:بر خلاف آنچه كه فهمانده اند و مي فهميم،دورهء غيبت،دورهء نفي مسئوليت و ا خطبهء «سلونی قبل ان تفقدونی»قسمت اول:...
ما را در سایت خطبهء «سلونی قبل ان تفقدونی»قسمت اول: دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : khorafeh بازدید : 29 تاريخ : يکشنبه 12 آذر 1396 ساعت: 1:19